برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با dead + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با dead
(صفت) مرده – (در مورد تجهیزات و معمولا وقتی الکتریسیته در آن جریان پیدا نمی کند) از کار افتاده – بی حس
dead leaves
برگ های مرده
a dead battery
یک باتری از کار افتاده
My hand was dead after holding the bag for so long.
دستم بعد از نگه داشتن آن کیف برای مدت طولانی، بی حس بود.
(صفت – ادامه بررسی واژه) تعطیل (غیر فعال یا غیر عملیاتی) – کامل یا مطلق - (as) dead as a doornail برای اینکه مردن یا نابود شدن کسی یا چیزی را با تاکید بیشتر بیان کنید (مثال سوم)
dead companies
شرکت های غیر فعال
There was dead silence in the room.
سکوت مطلقی در اتاق وجود داشت.
The deal is dead as a doornail.
این قرار داد کاملا شکست خورده است.
(صفت – ادامه بررسی واژه) beat a dead horse الف: درباره مبحثی تکراری حرف زدن ب: وقت خود را برای کاری نشد هدر دادن - wouldn't/won't catch/see you dead یا wouldn't/won't be caught/seen dead اینکه به کسی اجازه دیدن خود در حالتی یا در حال انجام کاری را ندهید چون باعث خجالت کشیدن سما میشود (مثال اول) - dead from the neck up خیلی احمق - dead in the water پیشرفتی نکردن، پیشرفتی نداشتن - dead men tell no tales اینکه بگویید که کسی که مرده است دیگر نمیتواند رازی را بر ملا کند - dead on arrival الف: کسی که قبل از رسیدن به بیمارستان مرده است (DOA) ب: به احتمال زیاد ناکارآمد یا ناموفق هنگام عرضه (مثال دوم) - dead to the world خیلی عمیق خوابیده - knock 'em dead بهترین اجرای خود را ارائه دادن (مثال سوم) - over my dead body از روی جنازه من رد شوی (اجازه ندادن)
dead
اسم
dead
dead
قید
(قید) خیلی، کاملا، دقیقا
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: