koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با dress

dress

اسم

US /ˈdrɛs/

dresses

(اسم) لباس زنانه – نوع خاصی از لباس (هم برای مرد و هم برای زن)

a long white dress

لباس زنانه بلند

military dress

لباس نظامی

We were allowed to wear casual dress on Fridays.

جمعه ها به ما اجازه داده می شد لباس غیر رسمی بپوشیم.

dress

صفت

(صفت) مناسب

dress shoes

کفش های مناسب

dress

فعل

dresses; dressed; dressing

(فعل) لباس پوشیدن یا لباس پوشاندن – پانسمان کردن زخم (مثال دوم) – آماده کردن مرغ یا سبزی یا گوشت و غیره برای پختن یا خوردن (مثلا در مورد مرغ یا ماهی، بخش های غیر قابل خوردن را جدا کردن و اصطلاحا پاک کردن مرغ یا ماهی)

You're old enough to dress yourself now.

تو الان در سنی هستی که خودت لباس بپوشی.

A doctor in the emergency room dressed the wound.

یک پزشک در اتاق اورژانس زخم را پانسمان کرد.

to dress a chicken

آماده کردن مرغ

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) dress down لباس غیر رسمی پوشیدن - dress up لباس رسمی پوسیدن (لباس فرم یا لباس میهمانی یا لباس عروسی و غیره – دو مثال آخر)

On Fridays everyone in the office dresses down.

در روز جمعه همگی لباس غیر رسمی در اداره می پوشند.

Do I need to dress up for the party?

آیا لازم است که من برای میهمانی لباس رسمی بپوشم؟

We dressed the baby up as a lion.

لباسی مانند یک شیر به کودک خود پوشاندیم.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها