برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با even + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با even
(قید) حتی (تاکید روی یک چیز تعجب برانگیز یا غیر منتظره) – حتی (برای مقایسه کردن) - break even نه سود کردن و نه ضرر کردن (مثال سوم) - get even تسویه حساب کردن با کسی - on an even keel در یک شرایط پایدار یا آرام (مثال آخر)
He never even opened the letter.
او هرگز حتی نامه را باز نکرد.
She's even more intelligent than her sister.
او حتی از خواهرش با هوش تر است.
She made a bad investment, but she broke even.
او سرمایه گذاری بدی انجام داد ولی ضرر نکرد.
After all the troubles of the past months, life seems to be getting back on an even keel again.
بعد از همه آن مشکلات ماه های اخیر، به نظر زندگی دارد دوباره به شرایط آرام خود می رسد.
(قید – ادامه بررسی معنی واژه) even as همین الان که، همزمان با (مثال اول) - even so برای گفتن مطلبی که به نوعی با حرف قبلی متفاوت است، با این وجود (مثال دوم) - even though حتی با این وجود که
even
صفت
(صفت) برابر، هم سطح، هم تراز – تقریبا یکسان در سرعت و غیره
I bought the tickets, so if you pay for dinner we’ll be even.
من بلیط ها را خریدم پس اگر شما پول شام را بدهید، برابر خواهیم شد (بی حساب خواهیم شد).
The two players were pretty even.
آن دو بازیگر خیلی هم سطح بودند.
Children do not learn at an even pace.
کودکان با سرعت یکسانی یاد نمی گیرند. (بعضی زودتر و بعضی دیرتر یاد می گیرند.)
even
فعل
(فعل) برابر کردن - even out الف: مسطح شدن ب: صاف کردن چیزی ج: به تعادل رسیدن
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: