برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با return + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با return
(فعل) برگشتن به مکان یا موضوع یا فعالیت یا شرایط قبلی – گذاشتن یا فرستادن یا دادن چیزی به جایی که از آن آمده یا به آن تعلق دارد (مثال دوم) – دادن یا انجام دادن یا گرفتن چیزی در عوض دیگری (مثال سوم)
I returned to Paris 12 years later.
من 12 سال بعد به پاریس برگشتم.
Emily returned the blouse because it didn’t fit.
امیلی بولیز را پس داد چون اندازه اش نبود.
He never returned my phone calls.
او هرگز به تماس های من جواب نداد. (من به او زنگ می زدم ولی او به من زنگ نمی زد)
(فعل ادامه بررسی معنی واژه) return a verdict رای دادن یا تصمیم گرفتن - in return for something در ازای چیزی - return a cheque برگشت زدن چک
return
اسم
returns
(اسم) بازگشت، برگشت – استرداد چیزی مانند یک کالا (مثال سوم) – بازده یا برگشت مالی (مثال چهارم)
I need to know the date of her return from Europe.
من باید تاریخ بازگشت او از اروپا را بدانم.
a return of my doubts
بازگشت تردیدهای من
An error in the manufacturing process led to hundreds of returns from dissatisfied customers.
یک خطا در روند تولید منجر به صدها استرداد توسط مشتریان ناراضی شد.
یک بازده مثبت/منفی
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) گزارش یا اطلاعیه رسمی – اظهارنامه مالیاتی (مثال دوم) – بلیت رفت و برگشت
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: