koobdar.ir

مجله اینترنتی کوبدار

صفحه اصلی
عناوین
sdds
جستجو در سایت
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله اینترنتی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir
مجموعه ها و بسته های آموزشی ارائه شده در وب سایت کوبدار

معنی body به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار

مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:

1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی

body

اسم

US /ˈbɑːdi/

bodies

(اسم) کل بدن (مثال اول) – بدن به جز سر (مثال دوم) – گروهی از مردم که با هم در ارتباطند (مثال سوم) – بخش اصلی چیزی مانند یک وسیله یا یک مقاله (مثال آخر)

Yoga is designed to release the body and mind from tension.

یوگا برای رها کردن بدن و روح از اضطراب طراحی شده است.

He had injuries to his head and body.

او زخم هایی در سر و بدن داشت.

the state's legislative body

گروهی که قوانین ایالتی را وضع میکنند

the main body of the text

بخش اصلی این متن (شیرازه متن)

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) body and soul با تمام انرژی و علاقه - keep body and soul together غذا و پول کافی برای بقا داشتن یا بدست آوردن - over my dead body از روی جنازه من رد شوی (اجازه ندادن)