koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با deal

deal

فعل

US /ˈdiːl/

deals; dealt /ˈdɛlt/ ; dealing

(فعل) پخش کردن یا توزیع کردن – معامله کردن یا پخش موارد مخدر

Each player is dealt five cards.

به هر بازیکن 5 کارت داده می شود.

She got caught dealing drugs in school.

او هنگام معامله کرد (پخش کردن) موارد در مدرسه دستگیر شد.

deal

اسم

deals

(اسم) a great deal یا a good deal: خیلی زیاد – قرارداد (مثال دوم) – طرز رفتار یا نوع تعامل با کسی (برخورد)

It would mean a great deal to us if you would come.

اگر شما بیایید برای ما معنی خیلی زیادی دارد.

business deals

قراردادهای تجاری

They knew they'd been given a raw deal.

آن ها می دانستن که برخورد بدی با آن ها می شود. (rough/raw deal هر دو معنی برخورد نا منصفانه و بد)

(اسم – ادامه بررسی واژه) big deal! برای توصیف بی تفاوتی شما - no big deal مهم نبودن

So he earns more than me. Big deal!

خُب او بیشتر از من به دست می آورد. اهمیتی ندارد!

If I don't win it's no big deal.

اگر برنده نشوم مهم نیست.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها