برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با through + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با through
(حرف اضافه، قید) در نتیجه چیزی، به دلیل، به وسیله – از یک طرف به طرف دیگر چیزی یا کسی، از میان، در میان، از وسط (مثال به بعد)
You can only achieve success through hard work.
شما تنها از طریق سخت کار کردن می توانید به موفقیت برسید.
They walked slowly through the woods.
آن ها به آرامی در میان جنگل قدم زدند.
I saw him drive through a red light.
من دیدم که او از چراغ قرمز عبور کرد.
The bullet went straight through him.
گلوله مستقیم از درون او عبور کرد.
He was one of the last of the crowd to pass through the barrier.
او یکی از آخرین نفراتی بود که از حصار عبور کرد.
(حرف اضافه، قید – ادامه بررسی معنی واژه) دیدن یا شنیدن یا حرف زدن و غیره از آن طرف چیزی یا پشت چیزی (از طریق) - walk someone through something کسی را در خصوص چیزی راهنمایی کردن، آموزش دادن (مثال دوم) - walk through the door وارد شدن به جایی – از اول تا آخر چیزی (مثال سوم)
I could see her through the window.
من می توانستم او را از طریق پنجره ببینم.
a meeting to walk parents through the complaint process
جلسه ای برای راهنمایی کردن والدین در خصوص فرایند دادخواهی
او از اول تا آخر فیلم را خوابید.
(حرف اضافه، قید – ادامه بررسی معنی واژه) بین یک بازه، از – از یک طرف به طرف دیگر (مثال دوم) – (در خصوص یک طرح یا ایده یا لایحه) قبول شدن (با افعالی مانند go یا get - مثال سوم) - halfway through (something) بین یا وسط چیزی بودن (مثال آخر)
The store is open Monday through Sunday.
این مغازه از دوشنبه تا شنبه باز است.
Let these people go through, please.
لطفا اجازه دهید این افراد رد شوند.
They want to get the plan through Congress as quickly as possible.
آن ها می خواستند آن برنامه را هرچه سریع تر به تصویب کنگره برسانند.
I left halfway through the film.
من فیلم را از نیمه ول کردم.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: