برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با crowd + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با crowd
crowd
فعل
crowds; crowded; crowding
(فعل) جایی را پر کردن یا تجمع کردن - خیلی نزدیک کسی ایستادن به طوری که ایجاد ناراحتی کند (مثال دوم) - crowd out someone/something مجبور کردن کسی یا چیزی به خروج از جایی یا موقعیتی با پر کردن فضای آن (مثال سوم)
Reporters crowded around her.
خبرنگاران اطراف او تجمع کردند.
Please move back. You're crowding me.
لطفاً عقب بروید. خیلی به من نزدیک شده اید.
Supermarket chains have crowded out the smaller shops.
فروشگاه های زنجیره ای، مغازه های کوچک را از صحنه خارج کرده اند. (تعدادشان به قدری زیاد شده که دیگر جای فعالیت فروشگاه های کوچک نیست)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: