برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با only
ترجمه و جمله با only
(صفت) تنها - one of the only معدود (مثال چهارم) - the only برای تاکید بر اینکه یک چیز یا یک فرد خاص باید انتخاب شود (معمولا با for همراه است)
The only way to do it.
تنها راه برای انجام آن.
Keeping you safe is our only concern.
در امان نگه داشتن شما تنها دغدغه ما است.
It's the first and only treatment of its kind.
این اولین و تنها روش درمان در نوع خود است.
It's one of the only times we see this light on the sky.
این یکی از معدود دفعاتی است که این نور را در آسمان می بینیم.
She's the only person for the job.
او مناسب ترین فرد برای این کار است. (او تنها فرد مناسب برای این کار است.)
only
قید
(قید) فقط، تنها
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: