معنی only به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسیترجمه و جمله با only
(صفت) تنها - one of the only معدود (مثال چهارم) - the only برای تاکید بر اینکه یک چیز یا یک فرد خاص باید انتخاب شود (معمولا با for همراه است)
The only way to do it.
تنها راه برای انجام آن.
Keeping you safe is our only concern.
در امان نگه داشتن شما تنها دغدغه ما است.
It's the first and only treatment of its kind.
این اولین و تنها روش درمان در نوع خود است.
It's one of the only times we see this light on the sky.
این یکی از معدود دفعاتی است که این نور را در آسمان می بینیم.
She's the only person for the job.
او مناسب ترین فرد برای این کار است. (او تنها فرد مناسب برای این کار است.)
only
قید
(قید) فقط، تنها