معنی achieve به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(فعل) موفق شدن در دستیابی به یک هدف خاص، یک موقعیت خوب و یا دست یابی به یک استاندارد مخصوصاً اگر در طی زمان حاصل شود (سه مثال اول) – achievable (صفت) قابل دستیابی (مثال آخر)
She finally achieved her ambition to visit South America.
او سرانجام به آرزویش برای دیدن آمریکای جنوبی رسید.
He has already achieved his main ambition in life - to become wealthy.
او هم اکنون به آرزوی اصلی خود در زندگی یعنی ثروتمند شدن دست یافته است.
I've been working all day, but I feel as if I've achieved nothing.
من تمام روز داشتم کار می کردم ولی احساس می کنم که چیزی به دست نیاوردم. (موفق نشدم، دست آوردی نداشتم)
achievable goals
اهداف قابل دستیابی