برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با process + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با process
(اسم) پروسه، روند – زائده یا برآمدگی در بدن (مثال چهارم) - in process در حال انجام، در جریان، در حال طی روند (مثال آخر)
They began the difficult process of reforming the education system.
آن ها یک پروسه دشوار را برای اصلاح این سیستم آموزشی شروع کردند.
the ageing process
پروسه پیری
the natural process of evolution
روند طبیعی تکامل
a bony process on the foot
یک زائده استخوانی روی پا
There was an armed revolt in process.
یک شورش مسلحانه در حال انجام بود.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) in the process هنگام انجام کاری (مثال اول) - be in the process of (doing) something در حال انجام کاری
process
فعل
processes; processed; processing
(فعل) رسیدگی کردن – پردازش کردن در کامپیوتر – فرآوری کردن یا تبدیل کردن یا تهیه کردن چیزی برای استفاده کردن یا فروش (دو مثال آخر)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: