برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با window + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با window
(اسم) پنجره، دریچه – پنجره در محیط کامپیوتر (مثال چهارم) – a window on/to the world راهی برای دیدن و یاد گرفتن یا تجربه کردن چیزی (مثال آخر)
Leave the window open!
پنجره را باز بگذار!
I looked out the window and saw a strange man.
من بیرون از پنجره نگاه کردم و یک مرد غریبه را دیدم.
There was a long line of people at the ticket window.
یک صف طولانی جلوی دریچه فروش بلیط وجود داشت
to open a window
باز کردن یک پنجره
News programmers try to provide a window on the world.
برنامه های خبری تلاش می کنند تا تصویری از دنیا ارائه دهند.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) مدت زمانی که شما در آن فرصت انجام کاری را دارید (مثال اول) - a window into/on چیزی که به شما امکان فهم و درک چیزی را می دهد - go out (of) the window محو شدن یا دیگر موثر نبودن (مثال دوم) - throw (something) out the window همچنین به معنی دور انداختن یک فکر یا استفاده نکردن از چیزی است
The difficult economic conditions provide a window of opportunity for long-term investors.
شرایط اقتصادی دشوار، فرصتی را برای سرمایه گذاران بلند مدت فراهم می کند. (که مفت بخرند و بعدها سود کلان بدست بیاورند)
As soon as the kids arrived, order went out of the window.
همینکه بچه ها رسیدند، نظم از بین رفت.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: