معنی barrier به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(اسم) حصار، مانع (دو مثال اول) – گیت ارائه بلیط و سوار شدن در ایستگاه قطار (در بریتیش) – سطح یا مقداری که بیشتر شدن از آن یا عبور از آن دشوار است، حد نصاب (مثال سوم) - the sound barrier حد نصاب سرعت صوت
Concrete barriers were erected around the site.
حصار های بتنی اطراف آن مکان ساخته شده است.
The old laws created barriers to free trade.
آن قوانین قدیمی موانعی را برای تجارت آزاد ایجاد کرد.
The average wage in Britain has broken the £20,000 barrier.
میانگین حقوق در انگلیس حد نصاب 20 هزار دلار را شکست.