برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با full
ترجمه و جمله با full
(صفت) شامل تعداد یا مقدار زیاد (پر) – شکم سیر (پر، تکمیل – مثال دوم) - کامل
You’re always so full of energy.
شما همیشه خیلی پر انرژی هستید.
I’m so full I couldn’t eat another bite.
من کاملا تکمیلم، یک لقمه هم نمی توانم بخورم.
Fill in your full name and address.
نام و آدرس کامل خود را وارد کنید.
(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) بیشترین مقدار ممکن – (درباره لباس) بلند یا پف کرده یا گشاد (مثال دوم) – (در مورد مزه) طعم رضایت بخش (مثال سوم) – (در مورد صدا) به طور خوشایندی بلند و عمیق (رسا)
Many people don't use their computers to their full potential.
بسیاری از افراد از کامپیوترهای خود به اندازه حداکثر توانشان استفاده نمی کنند.
a full skirt
یک دامن بلند
Now you can enjoy Nescafé's fuller flavor in a decaffeinated form.
حالا می توانید از مزه رضایت بخشتر نسکافه در نوع بدون قند آن لذت ببرید.
the rich full sound of the cello
صدای رسا غنی یک ویلن سل
(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) be full of your own importance خود را آدم مهمی فرض کردن - be full of yourself کسی که خود را آدم مهمی فرض میکند - in full بطور کامل، کاملا (مثال اول) - be in full swing (در مورد یک رویداد) در جریان (مثال دوم) - in full view جلوی بقیه، در انظار مردم - on a full stomach با شکمِ پر - (at) full blast با صدای تا انتها بلند - (at) full speed/tilt/pelt با تمام سرعت - (at) full steam با تمام توان (مثال سوم)
full
قید
(قید) کاملا، بطور کامل - full well خیلی خوب (مثال اول) – مستقیما، درست (مثال دوم) – full out با تمام توان
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: