معنی ahead به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(قید) به جلو، در جلو، روبرو (دو مثال اول) – زودتر یا قبل از کسی یا چیزی (مثال سوم) – به، در یا برای آینده (مثال آخر)
جاده به سمت جلو بسته بود.
You'll see the hospital straight ahead.
بیمارستان را دقیقا در روبرو خواهید دید.
You go on ahead. I'll catch up later.
تو قبل از من برو. من بعدا خودم را به تو میرسانم.
the lonely year ahead
سال های تنهایی آینده
(قید – ادامه بررسی معنی واژه) پیشتاز در یک رقابت (مثال اول) – در یک موقعیت بهتر یا بیشتر (مثال دوم) - the go-ahead (اسم) اجازه انجام کاری
Australia were ahead throughout the game.
استرالیا در طول بازی پیشتاز بود.
Full-year profits jumped 35% to $100m pre-tax, which was ahead of expectations.
درآمد کل سال، بدون احتساب مالیات 35 درصد افزایش پیدا کرد که بهتر از انتظارات بود.