برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با ahead
ترجمه و جمله با ahead
(قید) به جلو، در جلو، روبرو (دو مثال اول) – زودتر یا قبل از کسی یا چیزی (مثال سوم) – به، در یا برای آینده (مثال آخر)
جاده به سمت جلو بسته بود.
You'll see the hospital straight ahead.
بیمارستان را دقیقا در روبرو خواهید دید.
You go on ahead. I'll catch up later.
تو قبل از من برو. من بعدا خودم را به تو میرسانم.
the lonely year ahead
سال های تنهایی آینده
(قید – ادامه بررسی معنی واژه) پیشتاز در یک رقابت (مثال اول) – در یک موقعیت بهتر یا بیشتر (مثال دوم) - the go-ahead (اسم) اجازه انجام کاری
Australia were ahead throughout the game.
استرالیا در طول بازی پیشتاز بود.
Full-year profits jumped 35% to $100m pre-tax, which was ahead of expectations.
درآمد کل سال، بدون احتساب مالیات 35 درصد افزایش پیدا کرد که بهتر از انتظارات بود.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: