برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با spring
ترجمه و جمله با spring
(اسم) فصل بهار – فنر یا حالت فنری (مثال دوم و سوم) – چشمه ای که مبدا بیرون آمدن آب از دل زمین یا کوه است (مثال آخر)
It was a beautiful day in early spring.
آن روز، یک روز زیبا در ابتدای بهار بود.
bed springs
فنرهای تخت خواب
The cushion has lost its spring (The springs in the cushion have gone).
این پشتی حالت فنری خود را از دست داده است. (فنر های این پشتی خراب شده اند.)
mineral springs
چشمه های آب معدنی
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) جهش یا خیز (مثال اول) - spring in your step شاد و شنگول یا چست و چابک قدم برداشتن (مثال دوم)
spring
فعل
springs; sprang /ˈspræŋ/ or sprung /ˈsprʌŋ/ ; sprung; springing
(فعل) ناگهان پریدن یا خیز برداشتن – به سرعت و در جهت مخالف جابجا شدن (مثال دوم) – کمک کردن به کسی برای خارج شدن یا فرار کردن از زندان و غیره (مثال سوم)
The tiger was waiting to spring.
آن ببر منتظر خیز برداشتن بود.
The branch sprang back and hit me in the face.
آن شاخه به سرعت کمانه کرد و به صورت من خورد.
The president sought to spring the hostages.
رئیس جمهور در تلاش بود تا گروگان ها را آزاد کند.
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) spring a leak نشت کردن، سوراخ شدن (مثال اول) - spring a surprise انجام دادن کاری یا پرسیدن سوالی یا گفتن چیزی که قابل انتظار نبود (مثال دوم) - spring a trap کسی یا حیوانی را با تله به دام انداختن - spring for پول چیزی را دادن یا برای چیزی خرج کردن (مثال سوم)
We discovered that the boat had sprung a leak.
ما فهمیدیم که قایق سوراخ شده است.
She sprang a surprise by winning the tournament.
ما با برنده شدن در این ترنومنت، شگفتی ساز شدیم.
I'll spring for lunch.
من پول ناهار را پرداخت می کنم.
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) spring from نشئت گرفتن، ناشی شدن از چیزی (مثال اول) - spring into/to action/life به صورت ناگهان و با انرژی شروع به فعالیت کردن (مثال دوم) - spring on با درخواست کردن یا اعلام چیزی، کسی را غافلگیر کردن - spring to mind به ذهن خطور کردن - spring up به صورت ناگهانی رشد کردن و ظاهر شدن (مثال آخر) - tears spring to your eyes ناگهان به گریه افتادن
The idea for the novel sprang from a trip to China.
ایده این رمان از سفری به چین ناشی شد. (این ایده برای رمان از سفری به چین در ذهن من ایجاد شد)
Finally, the engine sprang to life.
سرانجام، موتور شروع به کار کردن کرد.
Thousands of new businesses have sprung up in the past couple of years.
در چند سال اخیر، هزاران کسب و کار جدید به وجود آمده است.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: