koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با stomach

stomach

اسم

US /ˈstʌmək/

stomachs

(اسم) شکم، معده (مثال اول) – میل، شجاعت و غیره که برای پذیرش کاری دشوار نیاز است (مثال دوم) - a strong stomach اینکه بسیاری از چیزها که مردم را ناراحت یا شوکه می کند در مورد شما اثر ندارد و شما اذیت نمی شوید (مثال سوم) - a weak stomach به راحتی از چیزهای ناراحت کننده یا شوکه کننده تاثیر میپذیرید و اذیت می شوید

stomach gas

باد معده

They had no stomach for a fight.

آن ها تمایلی به مبارزه نداشتند.

You need to have a very strong stomach to watch the surgery scenes.

تو باید خیلی دل و جرات داشته باشی تا این صحنه های جراحی را ببینی.

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) on a full stomach با شکم پر - on an empty stomach با شکم خالی - sick to your stomach الف: بالا آوردن یا حالت تهوع داشتن ب: متنفر بودن یا عصبانی بودن (مثال اول) - turn your stomach چیزی که شما را ناراحت یا مریض می کند (مثال دوم) - your eyes are bigger than your stomach بیش از ظرفیت خود غذا برای خوردن برداشتن یا داشتن

It makes me sick to my stomach to hear such stupid attitudes.

شنیدن چنین نگرش های احمقانه ای مرا عصبانی می کند.

The sight of the dead body turned her stomach.

دیدن آن جنازه او را ناراحت کرد.

stomach

فعل

stomachs; stomached; stomaching

(فعل) کنار آمدن یا پذیرفتن چیزی ناخوشایند (مثال اول) – خوردن چیزی بدون اینکه مریض شوید یا شکم درد بگیرید

He found the violence in the film hard to stomach.

کنار آمدن با خشونت موجود در آن فیلم برای او سخت بود.

I’ve never been able to stomach eggplants.

من هرگز نمی توانم بادمجان بخورم.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها