koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با screen

screen

اسم

US /ˈskriːn/

screens

(اسم) صفحه نمایش – پرده یا صفحه نمایش سینما (مثال دوم) – سینما (مثال سوم)

a television screen

صفحه نمایش تلویزیون

I like to sit close to the screen.

من دوست دارم نزدیک پرده سینما بنشینم.

a screen actor/actress

یک بازیگر سینما

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) پشه بند پنجره یا در (صفحه ای که از رشته های زیر فلزی یا پلاستیکی ساخته می شود تا هوا را عبور داده ولی جلوی ورود حشرات را می گیرد) – هر چیزی که ترتیب داده می شود تا هدف مورد نظر شما یعنی پنهان کردن یا حفاظت کردن یا سد کردن کسی یا چیزی را محقق کند (سه مثال آخر)

a window screen

بشه بند پنجره

The nurse put a screen around the bed.

پرستار دور تخت بیمار پرده کشید. (screen در اینجا یعنی پرده)

A screen of bodyguards protected the President.

دیواری (گروهی) از محافظان از رئیس جمهور محافظت می کردند.

His activities were just a screen for his real plans.

فعالیت های او تنها پوششی برای برنامه های اصلی او بود.

screen

فعل

screens; screened; screening

(فعل) روی تعداد زیادی از مردم آزمایش انجام دادن تا مریض بودن یا نبودن آن ها مشخص شود (مثال اول) – مخفی کردن چیزی به دلیل قرار گرفتن جلوی آن (مثال دوم) – نمایش دادن یک فیلم یا یک برنامه (مثال سوم)

All women over 60 will be regularly screened.

تمام زنان بالای 60 سال به صورت مرتب مورد آزمایش قرار خواهند گرفت.

She raised her hand to screen her eyes from the sun.

او دستش را بلند کرد تا چشمانش را مقابل آفتاب بپوشاند.

The fight was screened live all over the world.

آن مبارزه به صورت زنده در سراسر جهان به نمایش درآمد.

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) درباره مردم یا چیزی اطلاعات جمع کردن با این هدف که مشخص شود آن ها یا آن چیز به درد کاری می خورند یا نه (دو مثال اول) - screen out فیلتر کردن و اجازه عبور یا ورد یک فرد یا یک چیزی مضر یا نامناسب را ندادن (مثال سوم) - screen off با پرده یا یک دیوار دو بخش یک خانه و غیره را جدا کردن

Government employees may be screened by the security services.

کارمندان دولت ممکن است توسط مراکز امنیتی مورد تحقیق قرار گیرند. (که به درد کار دولتی می خورند یا نه)

You can use an answerphone to screen your phone calls before you answer them.

تو می توانی از یک تلفن گویا استفاده کنید تا تماس های خود را قبل از اینکه به آن ها پاسخ دهید مورد بررسی قرار دهید.

Sun lotions screen out damaging ultraviolet light.

کرم های ضد آفتاب اجازه عبور تابش مضر فرابنفش را نمی دهند.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها