برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با phone + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با phone
(اسم) تلفن (telephone) - on the phone در حال صحبت با تلفن
phone
فعل
phones; phoned; phoning
(فعل) صحبت کردن با تلفن ای تماس گرفتن با کسی (در بریتیش معمولا با up همراه است – مثال دوم) - phone in الف: تماس گرفتن با محل کار خود مخصوصا اگر بخواهید چیزی را گزارش کنید (مثال سوم) ب: تماس گرفتن با یک برنامه تلویزیونی یا رادیویی (مثال آخر)
She phoned them just after lunch.
او درست بعد از ناهار با آنها تماس گرفت.
Phone her up and find out when she is coming.
با او تماس بگیر و بفهم که کی می آید.
She phoned in sick.
او تماس گرفت و گفت که مریض است. (گزارش داد چون مریض است سر کار نمی آید)
People phoned in from all over the country.
مردم از سراسر کشور با برنامه تماس گرفتند.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: