معنی branch به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(اسم) شاخه (مثال اول) – شاخه یا بخشی از چیزی (مثال دوم) – شعبه یک شرکت (مثال سوم) - root and branch تمام (صفت)، به طور کامل (قید)
branch
فعل
branches; branched; branching
(فعل) شاخه شاخه کردن، بخش بخش کردن، جدا شدن - branch out کار متفاوتی انجام دادن (مثال دوم)