برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با gas + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با gas
(اسم) گاز – گاز طبیعی – باد معده (مثال سوم) – (اصلاح) یک چیز خیلی لذت بخش (مثال چهارم) - the gas پدال گاز یک وسیله نقلیه (مثال آخر)
Carbon monoxide is a poisonous gas.
مونوکسید کربن یک گاز سمی است.
a gas leak/explosion
نشت / انفجار گاز طبیعی
غذاهای خاصی به من باد شکم می دهند (در من باد شکم ایجاد می کنند).
The party was a gas.
مهمانی خیلی لذت بخش بود.
I stepped on the gas and the car accelerated.
من پا روی گاز گذاشتم و خودرو شتاب گرفت.
gas
فعل
gasses; gassed; gassing
(فعل) مسموم کردن یا کشتن کسی با گاز – بنزین زدن به ماشین
The car is gassed up.
ماشین بنزین زده شد.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: