برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با hear + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با hear
(فعل) شنیدن، گوش دادن
I couldn’t hear anything.
نتوانستم چیزی بشنوم.
to hear both sides of the argument
گوش دادن به استدلال هر دو طرف
I hadn’t heard about that.
من چیزی درباره آن نشنیدم.
Do you hear that music?
آیا این موسیقی را شنیده ای؟
من شنیدم که او دارد از شهر می رود.
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) can't hear yourself think اینکه به دلیل سر و صدای زیاد نمیتوانید حواستان را جمع کنید (مثال اول) - hear tell (of) اینکه کسی درباره چیزی دارد با شما حرف میزند - hear wedding bells اینکه فکر میکنید که کسی قرار است ازدواج کند - I must be hearing things توهم برتان داشته است (مثال دوم) - never/not hear the end of it اینکه بگویید که کسی مدام درباره چیزی حرف میزند (مثال سوم)
There was so much noise in the courtroom that I could hardly hear myself think.
سر و صدای زیادی در دادگاه وجود داشت و من تقریبا نمی توانستم حواسم را جمع کنم.
He's offered to clean the house - I must be hearing things.
او پیشنهاد داده است که خانه را تمیز میکند، من حتما خیالاتی شده ام. (باورتان نمیشود که او این را گفته است)
If he win that competition, we'll never hear the end of it.
اگر او این رقابت را برنده شود، همیشه درباره آن حرف خواهد زد.
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) won't hear a word (said) against sb/sth مطلب بدی را درباره کسی یا چیزی باور نخواهید کرد یا نمیپذیرید - have heard of sb/sth شما میدانید که کسی یا چیزی یا مطلبی وجود دارد - not hear of sth اجازه ندادن (مثال اول) - hear sth of sb خبری درباره کسی دریافت کردن (مثال دوم) - hear sb out به صحبت های کسی به صورت کامل گوش دادن
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: