koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با empty

empty

صفت

US /ˈɛmpti/

emptier; emptiest

(صفت) خالی (دو مثال اول) - come up empty در پیدا کردن یا دست یافتن به چیزی را کسی شکست خوردن - empty of تهی از چیزی (مثال سوم)

an empty house/room/bus

خانه / اتاق / اتوبوس خالی

We need jobs, not empty promises.

ما به شغل نیاز داریم، نه وعده های تو خالی.

The road are now empty of traffic.

خیابان اکنون خالی از ترافیک است.

empty

فعل

empties; emptied; emptying

(فعل) خالی کردن - empty into (در مورد رود و غیره) درون چیزی ریختن یا جاری شدن (مثال سوم)

Once the movie ended, the theater emptied quickly.

همینکه فیلم تمام شد، سالن تئاتر به سرعت خالی شد.

I emptied out my pockets but could not find my keys.

من جیب هایم را خالی کردم ولی کلیدهایم را پیدا نکردم.

The Amazon River empties into the Atlantic Ocean.

رود آمازون درون اقیانوس اطلس میریزد.

empty

اسم

empties

(اسم) یک بطری یا قوطی خالی

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها