برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با soul + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با soul
(اسم) روح – توانایی ترحم یا همدردی و مهربانی در آدمی (روح – مثال دوم) – یک فرد (سه مثال آخر)
امیدوارم روح او در آرامش باشد.
He has no soul.
او آدم بی روحی است. (نشانه ای از مهربانی و ترحم در او نیست)
a happy soul
یک آدم خوشحال
I promise I won’t tell a soul.
قول می دهم که به هیچکس نگویم.
You're a brave soul.
تو آدم شجاعی هستی.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) شور و حرارت یک اجرا یا موسیقی و غیره (مثال اول) – یک سبک موسیقی محبوب که احساسات عمیق را در بر دارد و توسط آمریکایی های آفریقایی تبار ابداع شده است (soul music) – کسی سرشار از یک ویژگی خاص است (مثال دوم) – بخش مرکزی یا مهمترین بخش چیزی که آن را با ارزش یا موثر و غیره می کند (مثال آخر)
آهنگ او روح ندارد.
I promise I'll be the soul of discretion.
قول می دهم خیلی احتیاط کنم.
Now we are getting to the heart and soul of the matter.
اکنون ما داریم به مهمترین بخش موضوع می رسیم.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) bless my soul برای بیان شگفتی (من شگفت زده شدم) - body and soul با تمام نیرو و انگیزه، کاملا (مثال اول) - keep body and soul together با حداقل ها به بقا ادامه دادن (مثال دوم) - pour your soul out آزادانه مسائل خصوصی و عمیق ترین احساسات خود را به کسی گفتن (مثال سوم) - sell your soul (to the devil) روح خود را به شیطان فروختن
The company owned them body and soul.
آن شرکت کاملا مالک آن ها بود.
She’s working at the shop to keep body and soul together.
او در این فروشگاه کار می کند تا حداقل های زندگی (غذا و ...) را تامین کند.
Sara poured out her soul to me last night about how sad she's been since her father passed away.
سارا دیشب به من گفت که بعد از فوت پدرش چقدر ناراحت است.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: