برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با shop + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با shop
(اسم) فروشگاه (store) – جایی که چیزی در آن تعمیر یا ساخته می شود (مثال دوم و سوم) – کلاس فنی یا عملی در مدرسه (مثال چهارم)
a pet shop
یک فروشگاه حیوانات خانگی
a repair shop
تعمیرگاه
a paint shop
یک مغازه رنگ کاری
داگ این میز را در کلاس عملی درست کرد.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) صحبتی که در خصوص کار شما یا علاقه مندی های شما است (مثال اول) – خرید (مثال دوم) - a bull in a china shop یک فرد کار خراب کن، کسی که در موقعی که نباید، اشتباه می کند، کسی که وسایل را می شکند (مثال سوم) - all over the shop همه جا
Are you two going to talk shop all night?
آیا شما دو نفر می خواهید تمام شب را در خصوص کارتان حرف بزنید؟
weekly shop
خرید هفتگی
My son can be a bit of a bull in a china shop, so I'm worried about taking him to the museum.
پسر من می تواند به با بی دقتی وسایل را بشکند بنابراین من در خصوص بردن او به موزه نگرانم.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) close up shop خدمات خود را برای مدتی قطع کردن، یا برای همیشه تعطیل کردن - mind the shop/store در صورت نبود فرد اصلی، جایی را اداره کردن - set up shop کسب و کاری را در جایی به راه انداختن
I loved that restaurant, so I'm very disappointed that it closed up shop.
من آن رستوران را خیلی دوست داشتم و از اینکه بسته شد خیلی ناراحت شدم.
shop
فعل
shops; shopped; shopping
(فعل) خرید رفتن، به خرید رفتن، خرید کردن - window-shopping نگاه کردن به کالاها از پشت پنجره بدون آنکه قصد خرید آن را داشته باشید – شرکتی را برای ساختن چیزی یا منتشر کردن چیزی مجبور کردن – دادن اطلاعات از چیزی به مقامات یا پلیس
She always shops at Tesco’s.
من همیشه در فروشگاه تسکو خرید می کنم.
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) shop around قیمت و کیفیت کالاها را قبل از تصمیم به خرید گرفتن با هم مقایسه کردن
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: