معنی music به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(اسم) موسیقی - music to your ears چیزی که شما از شنیدن آن لذت می برید (مثال چهارم) - face the music تن دادن به شنیدن انتقاد یا سرزنش، روبرو شدن با انتقاد یا سرزنش (مثال آخر)
موسیقی کلاسیک/پاپ/راک
the music industry
صنعت موسیقی
a music stand
میز یا پایه ای که نت های موسیقی روی آن نوشته می شود و جلوی نوازنده قرار داده می شود
School being closed for a snow day was music to my kids' ears.
خبر بسته بودن مدرسه در یک روز برفی برای من لذت بخش بود.
It was not just Sara who had to face the music but her parents as well.
فقط سارا نبود که باید سرزنش می شد، بلکه والدینش هم باید سرزنش می شدند.