عضویت عضویت در سایت

تماس تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با pour

pour

فعل

US /ˈpoɚ/

pours; poured; pouring

(فعل) یک ماده ای را مثلا با خم کردن جای نگهداری آن داخل چیز دیگری را روی چیزی ریختن – سرازیر شدن حجم عظیمی از چیزی (مثال دوم) – (در مورد باران یا برف) شدید باریدن (مثال آخر)

Pour the sauce over the pasta.

سس را روی ماکارونی بریزید.

When the movie ended, the crowd poured into the street.

وقتی فیلم تمام شد، جمعیت به درون خیابان سرازیر شد.

It poured all day.

ها تمام روز شدید بارید.

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) پرکردن فنجان یا لیوان از یک نوشیدنی - چیزی مانند پول یا وقت و غیره را صرف چیزی کردن (معمولا با into همراه است – مثال دوم) - pour on the charm خیلی محترمانه رفتار کردن تا کسی خوشش بیاید (مثال آخر)

I've poured you a cup of tea.

من برای شما یک فنجان چای ریخته ام.

She has poured two years of her life into the project.

او دو سال از عمرش را صرف این پروژه کرد.

He poured on the charm to get her to have dinner with him.

او خیلی محترمانه رفتار کرد تا او را به خوردن شام با خودش راضی کند.

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) pour it on الف: خیلی سخت تلاش کردن برای رسیدن به چیزی مانند برنده شدن در یک مسابقه (مثال) ب: به گونه ای رفتار کردن یا حرف زدن تا مردم از شما خوششان آید یا دلشان برای شما بسوزد - pour out الف: درباره چیزهای خصوصی یا یک راز با کسی حرف زدن (مثال دوم) ب: در مورد چیزی مانند مسائل خصوصی یا یک احساس حرف زدن (مثال سوم)

They really started to pour it on.

آن ها واقعاً تلاش را برای پیروزی آغاز کردند.

I'm sorry about pouring out my troubles like this.

شرمنده ام که اینچنین مشکلاتم را بیرون می ریزم.

The whole story then came pouring out.

تمام آن داستان بعدها گفته شد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها