برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با rub + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با rub
(فعل) مالیدن، ساییدن (سه مثال اول) - rub down با مالیدن، بدن کسی یا حیوانی را خشک کردن یا تمیز کردن و غیره - rub elbows/ shoulders with دیدن و صحبت کردن با کسی به صورت دوستانه (مثال آخر)
Animals has been rubbing against the trees.
حیوانات خود را به درختان می مالند.
این سطح را به آرامی بسای.
If you rub gas oil on the wood, it will protect it against termite.
اگر روی چوب، گازوئیل بمالید، از آن در مقابل موریانه حفاظت می کند.
After the game the trainer was rubbing my arm down.
بعد از بازی، مربی دست مرا مشت و مال داد.
I don't care to rub elbows with someone who acts like that!
من اهمیتی به دیدن و حرف زدن با آدمی که اینچنین رفتار می کند، نمی دهم.
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) rub in یادآوری کردن چیزی برای کسی که قصد فراموش کردن آن را دارد - rub off on someone (در مورد مهارت، ویژگی، شرایط، سلیقه) بخشی از کسی شدن چون آن فرد در آن موقعیت قرار دارد (مثال دوم) - rub out کشتن کسی (مثال سوم)
I know I shouldn’t have paid that much for the poster – don’t rub it in, OK?
من می دانم که نباید آن همه پول را بابت آن پستر پرداخت می کردم – مدام این را به من یادآوری نکن، باشه؟
Her positive attitude rubbed off on other people.
مثبت اندیشی او به بقیه افراد منتقل شده بود. (چون آن افراد کنار او بودند یا با او رابطه نزدیکی داشتند)
The crooks tried to rub out the witness.
کلاهبرداران سعی کردند شاهد را بکشند.
rub
اسم
rubs
(اسم) مالش - the rub سختی، مشکل
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: