koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با against

against

حرف اضافه

US /əˈgɛnst/

(حرف اضافه) علیه، مخالف (مثال اول) – در مقابل کسی یا چیز در یک رقابت (مثال دوم) – به ضرر کسی یا چیزی (مثال سوم)

Everyone in the meeting was against her.

همگی در جلسه علیه او بودند.

two cars racing against each other

دو خودرو که با هم مسابقه میدهند

The evidence is against her.

مدارک به ضرر او است.

(حرف اضافه – ادامه بررسی معنی واژه) در مقایسه با (مثال اول) - have sth against sb بنا به دلیلی از کسی تنفر داشتن (مثال دوم) - count/go/work against sb به ضرر کسی بودن – برای توصیف ضربه زدن یا لمس کردن کسی یا چیزی (سه مثال آخر)

The yen rose against the dollar.

ین در مقایسه با دلار افزایش داشت.

I've nothing against him - I'm just disagree with him.

من از او بدم نمی آید. فقط با او موافق نیستم.

Why don't we put the bed against the wall?

چرا ما تخت خواب را به دیوار نمی چسبانیم؟

He leaned against the door.

او به در تکیه داد.

The rain beat against the windows.

باران به پنجره اصابت میکرد.

(حرف اضافه – ادامه بررسی معنی واژه) در خلاف جهت (مثال اول) – به عنوان یک کنتراست یا پس زمینه (مثال دوم و سوم) - as against در مقایسه با

They were swimming against the waves.

جهت امواج داشتند خلاف جهت امواج شنا میکردند.

It is important to know what colors look good against your skin.

مهم است که بدانید چه رنگی به پوست بدن شما می آید.

Her green clothes stood out clearly against the snow.

لباس سبز رنگ او به وضوح در برف دیده میشود. (stand out به راحتی دیده شدن)

(حرف اضافه – ادامه بررسی معنی واژه) over against برای مقایسه کردن دو چیزی که به نوعی با هم مخالفند (در مقایسه با) - up against a/the wall در موقعیت مکانی یا در شرایط بدی قرار داشتن - be/come up against somebody/something با رقیب یا مشکل بدی سر و کار داشتن

The problem we are up against is a difficult one.

مشکلی که ما با آن روبرو هستیم دشوار است.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها