koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با wound

wound

اسم

US /ˈwuːnd/

wounds

(اسم) زخم یا جراحت ناشی از چاقو یا گلوله و غیره گه پست را میشکافد – زخم و جراحت روحی - lick your wounds ریکاوری کردن از یک شکست یا یک نا امیدی (مثال سوم) - rub salt in/into someone's wounds یا rub salt in/into the wound شرایط سختی را برای کسی بدتر کردن، نمک روی زخم کسی پاشیدن (مثال آخر)

a gunshot/stab wound

زخم گلوله/چاقو

emotional wounds

زخم های عاطفی

The more time she had to lick her wounds, the better.

هرچه قدر بیشتر ریکاوری می کرد، بهتر می شد.

After losing the championship match, it really rubbed salt in John's wound for his girlfriend to break up with him the next day.

بعد از شکست در مسابقه قهرمانی، جدا شدن دوست دخترش در روز بعد از شکست، واقعاً نمک به زخم او پاشید.

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) time heals all wounds برای اینکه بگویید گذر زمان همه زخم ها را درمان می کند - twist/turn the knife (in the wound) درد بیشتری به کسی که هم اکنون دردمند است وارد کردن - open old wounds زخم های کهنه را باز کردن، موضوعات بد گذشته را بیاد آوردن یا مطرح کردن

wound

فعل

wounds; wounded; wounding

(فعل) زخمی کردن کسی با بریدن و پاره کردن حداقل پوست بدن او – جراحت یا زخم روحی وارد کردن یا متحمل شدن – شکل گذشته فعل wind

Two soldiers were wounded in yesterday's fighting.

دو سرباز در درگیری دیروز زخمی شدند.

Their indifference wounded him.

تفاوت آن، او را ناراحت می کرد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها