برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با read + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با read
(فعل) خواندن (سه مثال اول) – یاد گرفتن چیزی یا به دست آوردن اطلاعات با نگاه به رفتار آن (مثال چهارم) – فهمیدن چیزی، درک کردن، تفسیر کردن (مثال آخر)
She couldn’t read or write.
او نمی توانست بخواند یا بنویسد.
She read her essay to the class.
او انشای خود را برای کلاس خواند.
He could read my palm.
او می توانست کف دستم را بخواند. (طالع بینی کند)
You're an easy person to read.
به راحتی می توان تو را خواند.
The poem can be read as a protest against war.
این شعر می تواند به عنوان یک اعتراض علیه جنگ تفسیر شود.
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) خواندن کنتور و غیره - read between the lines تلاش کردن برای فهمیدن احساس واقعی یا قصد حقیقی کسی از طریق گفته ها و آثار او (مثال دوم) - read someone’s mind ذهن و اندیشه کسی را خواند و به آن پی بردن - read into (something) وارد کردن برداشت شخصی به جای قصد اصلی گوینده یا نویسنده و غیره (مثال آخر)
The gas company sends someone to read the meter every month.
شرکت گاز هر ماه یک نفر را برای خواندن کنتور می فرستد.
She said she could afford it, but reading between the lines I don't think she has enough money.
او گفت که می تواند از پس هزینه آن برآید ولی با دقت در حرف های او من فکر نمی کنم که او پول کافی داشته باشد.
It was only a casual remark. I think you’re reading too much into it.
این فقط یک نظر معمولی بود. به نظر من تو داری زیادی برداشت های خودت را قاطی آن می کنی.
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) read out چیزی را بلند خواندن - read up on خیلی زیاد درباره چیزی مطالعه کردن (مثال اول) - read over/ through از اول تا آخر چیزی را با هدف پیدا کردن اشتباه یا بررسی جزئیات خواندن (مثال دوم)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: