عضویت عضویت در سایت

تماس تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با ticket

ticket

اسم

US /ˈtɪkət/

tickets

(اسم) بلیط – برچسب (در آمریکایی از tag در این معنی استفاده می شود) – لیست کاندیداهای یک حزب در یک انتخابات (مثال دوم) –چیزی که می تواند دست یافتن به چیزی را ممکن کند، راه یا مسیر موفقیت و غیره (بلیط – مثال سوم)

a concert ticket

بلیط کنسرت

the Republican/Democratic ticket

لیست جمهوری خواهان/ دموکرات ها

This player could be their ticket to success.

این بازیکن می تواند کلید موفقیت آن ها باشد.

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) be (just) the ticket دقیقاً همان چیزی که نیاز است

After a day of country walks, a cup of tea is just the ticket.

بعد از یک روز قدم زدن در روستا، یک فنجان چای دقیقاً همان چیزی مورد نیاز است.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها