معنی فارسی و جمله با letter + تلفظ صوتی

to mail a letter

فرستادن یک نامه

They always answered the letters they got from their fans.

آن ها همیشه به نامه هایی که از طرفدارانشان دریافت می کردند پاسخ می دادند.

She wrote her name in capital letters.

او اسمش را با حروف بزرگ نوشت.

She earned her letter in tennis.

او نشانش را در تنیس گرفت. (در مسابقات تنیس دانشگاه یا مدرسه موفق شده و برای جایزه حرف اول آن مدرسه یا دانشگاه را روی کاپشن او دوخته اند)

I followed the instructions to the letter and it still went wrong.

من دستورالعمل را به دقت دنبال کردم ولی هنوز اشتباه است.