عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با bad

bad

صفت

US /ˈbæd/

(صفت) بد، ناخوشایند – فاسد (مثال آخر)

She's in a bad mood.

او حالش خوب نیست.

a bad dream

یک خواب بد

a bad marriage

یک ازدواج بد

very bad habits

عادت های خیلی بد

He was feeling pretty bad.

او حال بدی داشت.

a bad person

یک آدم بد (شیطان صفت)

a bad fish

یک ماهی فاسد

(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) apple یا bad apple یک عضو ناهنجار یک گروه - come to a bad end به عاقبت بدی ختم شدن، مردن - in a bad way در وضعیت بد، در حالت بد - not bad خوب، خیلی خوب (مثال اول) - with bad grace با نارضایتی – badness (اسم) بد بودن

That wasn't bad for a first attempt.

برای اولین تلاش بد نبود.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها