برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با present + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با present
(اسم) هدیه که به کسی داده می شود – زمان حال، اکنون
present
صفت
(صفت) حال، کنونی – در مکان خاصی حاضر بودن (مثال دوم) - the present day همچنین به معنی زمان یا دوره کنونی - present company excepted/excluded (در مورد یک توهین یا نقد) استثنا قائل شدن افرادی که با آن ها در حال گفتگو هستید (مثال سوم)
No further changes are planned at the present time.
هیچ تغییر بیشتری در مقطع کنونی جز برنامه نیست.
The speech caused embarrassment to all those present.
آن سخنرانی باعث خجالت همه حاضران شد.
My feeling is that the people around here, present company excepted of course, are rather unfriendly.
احساسم این است که مردم این دور و بر چندان صمیمی نیستند، البته به غیر از شما.
(فعل) نشان دادن، تامین کردن، دادن، شناساندن (سه مثال اول) – ارائه کردن و صحبت کردن با گروهی از افراد (مثال چهارم)
a local celebrity will present the prizes
یک سلبریتی محلی این هدایا را اهدا می کند
He stopped and presented his passport.
او توقف کرد و پاسپورت خود را نشان داد.
She presents herself as a very ambitious person.
او خودش را به عنوان فردی بسیار جاه طلب نشان می دهد.
What time will you be presenting?
چه ساعتی ارائه خواهید کرد؟ (مثلا کنفرانس خواهید داشت یا از تئوری خود دفاع خواهید کرد)
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) معرفی کردن (دو مثال اول) – باعث چیزی شدن (مثال آخر) – بیان کردن یا تقدیم کردن عذرخواهی یا تبریک و غیره
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: