برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با number + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با number
(اسم) عدد – عدد یا شماره یا کدی که نشانه یا شناسه چیزی یا کسی است – یک مقدار یا تعداد یا یک مجموع
اعداد زوج/فرد (even زوج)
Please write down your phone number.
لطفاً شماره تلفن خود را یادداشت کنید.
The total number of students has doubled in the last six years.
تعداد کل دانشجویان در شش سال گذشته دو برابر شده است.
There were a number of causes for the accident.
تعدادی دلیل برای این تصادف وجود دارد.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) یک آهنگ یا یک رقص که در جایی اجرا می شود – numbers همچنین به معنی: بینندگان یا شنوندگان یک برنامه است و همچنین یک نوع بازی شرطبندی نیز است
The last number she sang was a beautiful.
آخرین آهنگی که او خواند خیلی زیبا بود.
the show's numbers
بینندگان این برنامه
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) bad/good (etc.) with numbers در ریاضی بد/خوب و غیره بودن (مثال اول) - by (the) numbers الف: انجام دادن کاری به صورتی که از قبل برنامه ریزی شده و هیچ ابتکاری در لحظه اجرا وجود ندارد (مثال دوم) ب: دقیقا طبق اصول و مقررات
I'm bad with numbers.
ریاضیات من خوب نیست.
This is painting by numbers - there's nothing original here.
این نقاشی کردن طبق برنامه و طرح از پیش تعیین شده است - چیز خلاقانه ای اینجا وجود ندارد.
The military strike was executed perfectly and by the numbers.
آن حمله نظامی دقیقا طبق اصول انجام شد.
number
فعل
numbers; numbered;numbering
(فعل) شماره دادن، شماره زدن – رسیدن به یک تعدادی در مجموع (مثال دوم) – به شمار آمدن در چیزی یا تعدادی (مثال سوم) - days are numbered برای اینکه بگویید کسی یا چیزی به زودی خواهد مرد یا شکست می خورد یا پایان می یابد
The doors were numbered 2, 4, 6 and 8.
درها 2، 4، 6 و 8 شماره زده شدند.
The crowd numbered over 100,000.
جمعیت به بیش از 100 هزار نفر رسید.
I number her among my closest friends.
من او را در میان دوستان نزدیکم به شمار می آورم.
His days as actor are numbered.
روزهای او به عنوان بازیگر به پایان رسیده است.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: