معنی beyond به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(حرف اضافه) آن سوی چیزی (مثال اول) – فراتر از چیزی، بیشتر از چیزی (مثال دوم) – something is beyond you یعنی از قدرت درک شما فراتر است – خارج از چیزی (مثال سوم)
Beyond the river was a small town.
آنسوی رودخانه یک شهر کوچک بود.
Our success was far beyond what we thought possible.
موفقیت ما خیلی فراتر از آنچه بود که ما فکر می کردیم ممکن است.
The situation is beyond our control.
این شرایط خارج از کنترل ما است.
(حرف اضافه – ادامه بررسی معنی واژه) بعد از (after - مثال اول) – به غیر از (مثال دوم)
beyond
قید
(قید) جلوتر، جلوتر از، بعد از (مثال اول) – دیگر (مثال دوم)