برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با study + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با study
(فعل) مطالعه کردن، تحصیل کردن (دو مثال اول) – بررسی کردن، به دقت به چیزی توجه کردن (مثال سوم)
study
اسم
studies
(اسم) مطالعه، تحقیق، تحصیل (دو مثال اول) - somebody’s studies زمینه یا موضوع تحصیل یا تحقیق کسی (مثال سوم) – اتاقی در یک خانه که برای کار یا مطالعه استفاده می شود – یک نقاشی یا طراحی کوچک و همراه با جزئیات مخصوصا قبل از ترسیم یک تصویر بزرگ (مثال چهارم)
a study of American wild birds
مطالعه پرندگان وحشی آمریکا
The effect of family changes on children's academic success is a new subject for study.
تاثیر تغییرات خانواده بر روی موفقیت علمی بچه ها یک عنوان برای تحقیق است.
I gave up my studies when I got married.
وقتی ازدواج کردم مطالعاتم را کنار گذاشتم.
The paintings feel like studies rather than finished pieces.
این نقاشی ها در مقایسه با آثار تمام و کمال، طراحی های جزئی به نظر می رسند. (اینطور به نظر می رسند که این ها بخشی از یک نقاشی کامل هستند و باید اشیا یا موضوعات دیگری هم در نقاشی باشد تا مفهوم را به طور کامل برساند)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: