معنی bird به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(اسم) پرنده (دو مثال اول) – یک آدم – دختر (به نوعی توهین آمیز) - a bird in the hand is worth two in the bush کنایه از به داشته های خود چسبیدن - (as) free as a bird کاملا آزاد - birds of a feather flock together شبیه به هم از نظر اعتقاد و غیره - for the birds بی ارزش
Birds were singing in the trees.
پرندگان روی درخت ها در حال آواز خواندن بودند.
a flock of birds
دسته ای از پرندگان
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) flip/give sb the bird انگشت وسط را برای توهین کردن به کسی نشان دادن - kill two birds with one stone با یک تیر دو نشان زدن - the birds and the bees حقایق رابطه جنسی را به بچه گفتن - the early bird catches/gets the worm اینکه کسی که قبل از همه موقعیت انجام کاری را پیدا کرد نسبت به آن ها برتری دارد