koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با piece

piece

اسم

US /ˈpiːs/

pieces

(اسم) یک بخش از چیزی (دو مثال اول) – نمونه یا تعدادی از چیزی – یک قطعه شعر یا موسیقی یا ادبیات و غیره یا یک کار هنری (مثال آخر)

a piece of cake

یک تکه کیک

They built up the stone wall piece by piece.

آن ها آن دیوار سنگی را تکه به تکه ساختند.

a new piece of information

چند نمونه جدید از اطلاعات (با واژه هایی مانند information/evidence/advice/news/legislation به معنی: چند یا به معنی: یک است)

a piece of equipment/furniture

یک عدد وسیله/مبلمان (با واژه هایی مانند furniture/ luggage/ jewelry/ porcelain/ equipment به معنی: عدد است)

He’s written a new piece of music.

او یک قطعه جدید از موسیقی را نوشته است.

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) سکه – یک بخش یا سهم از چیزی (مثال دوم) – فاصله ای که دقیقا معلوم نیست (مثال آخر)

a 50p piece

یک سکه 50 پنی

companies seeking a piece of the market

تلاش شرکت ها برای به دست آوردن یک سهم از بازار

It's down the road a piece.

من کمی به پایین خیابان رفتم.

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) go to pieces از هم پاشیدن به دلیل ناراحتی یا نگرانی - in one piece صحیح و سالم - of a piece ویژگی یا کیفیت یکسان داشتن

After his wife died he just went to pieces.

بعد از مرگ همسرش او از هم پاشید.

She got home in one piece.

او صحیح و سالم به خانه رسید.

She believes that the two crimes are of a piece.

او معتقد است که این دو جرم ویژگی یکسانی دارند.

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) say your piece حرف خود را زدن

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها