عضویت عضویت در سایت

تماس تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با far

far

قید

US /ˈfɑɚ/

farther /ˈfɑɚðɚ/ or further /ˈfɚðɚ/ ; farthest /ˈfɑɚðəst/ or furthest /ˈfɚðəst/

(قید) در فاصله یا زمان خیلی دور – خیلی - so far تاکنون (مثال آخر)

She doesn’t live far from here.

او خیلی دور از اینجا نیست.

Her new school is far better than the old one.

مدرسه جدید خیلی بهتر از مدرسه قدیمی او است.

He has written only two books so far.

او تاکنون تنها دو کتاب نوشته است.

(قید – ادامه بررسی معنی واژه) how far چقدر یا چه میزان - by far با اختلاف یا مقدار زیاد (مثال دوم) - far and wide از همه طرف (یعنی از مناطق دیگر)

She didn't know how far to trust him.

او نمی داند که چقدر به او اطمینان کند.

Frank was by far the best runner.

فرانک با اختلاف، بهترین دونده بود.

People came from far and wide for the show.

مردم از همه طرف برای آن شو آمده بودند.

far

صفت

farther /ˈfɑɚðɚ/ or further /ˈfɚðɚ/ ; farthest /ˈfɑɚðəst/ or furthest /ˈfɚðəst/

(صفت) دور، دور دست - the far left افراد نزدیک به لیبرالیسم و the far right افراد نزدیک به محافظه کاری (مثال دوم)

Even the closest stores are pretty far.

حتی نزدیک ترین مغازه هم خیلی دور است.

His nomination is opposed by members of the far left.

نامزدی او به مخالفت تعدادی از افراد جریان لیبرال روبرو شد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها