koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با wide

wide

صفت

US /ˈwaɪd/

wider; widest

(صفت) عریض، گشاد (متضاد narrow) – تا حد امکان باز (مثال سوم) – نامحدود، گسترده (مثال آخر)

a wide smile

یک لبخند گشاده

a wide window

یک پنجره عریض

She stared at him with wide eyes.

او با چشمان از حدقه بیرون زده به او خیره شد.

a man with a wide experience of foreign affairs

فردی با تجربه گسترده در روابط خارجی

(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) در همه بخش های چیزی گسترش یافته – دور از یک هدف (مثال دوم) - give (someone or something) a wide berth اجتناب کردن یا فاصله گرفتن از کسی یا چیزی (مثال سوم) – wideness (اسم) گستردگی، گشادی، عریض بودن (مثال آخر)

We need to act on a Europe-wide scale.

ما باید در مقیاس سراسر اروپا اقدام کنیم.

The shot was wide of the goal.

آن شلیک، دور از هدف بود. (نخورد)

She gave the dog a wide berth.

او از آن سگ فاصله گرفت.

The wideness of the screen allows having several windows conveniently visible at the same time.

عریض بودن صفحه نمایش اجازه می دهد که چندین پنجره را هم زمان و به صورت مطلوبی داشته باشیم.

wide

قید

(قید) کاملا، خیلی – خیلی دور از هدف (مثال سوم)

The door was wide open.

در کاملا باز بود.

Open your mouth wide.

دهانت را کاملا باز کن.

His throw went wide.

پرتاب او خیلی دور از هدف رفت.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها