برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با book
ترجمه و جمله با book
(اسم) کتاب (مثال اول) – دفترچه (مثال دوم) – فصلی از یک کتاب (مثال سوم)
چه تعداد کتاب می تواند قرض بگیرم؟
an address book
یک دفترچه آدرس
the book of Job
فصل ایوب (Job در این مثال با تلفظ /dʒoʊb/ است که منظور حضرت ایوب است و با واژه job به معنی کار فرق دارد)
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) books داده های اقتصادی یک شرکت (مثال اول) - the book اطلاعات یا دانش مربوط به چیزی یا کسی - the book دفترچه تلفن (phone book) - by the book دقیقا طبق قانون یا مقررات (مثال دوم) - in my book به نظر من (مثال سوم)
The company's books show a profit.
داده های اقتصادی شرکت، سود را نشان میدهد.
My lawyer always goes by the book.
وکیل من همیشه طبق قانون عمل میکند.
In my book they both are wrong.
به نظر من هر دوی آن ها اشتباه میکنند.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) on the books کارمندان، اعضای یک سازمان و غیره (مثال اول) - in sb's good/bad books نزد کسی خوب/بد بودن - off the books الف: خارج از داده های رسمی یک شرکت یا سازمان ب: حذف شده (در مورد قانون یا یک داده رسمی) - one for the books یک اتفاق غیر منتظره یا عجیب یا خیلی غیر معمول یا مهم
book
فعل
books; booked; booking
(فعل) رزرو کردن صندلی، اتاق و غیره (مثال اول) – کسی را به صورت رسمی به جرمی متهم کردن (مثال دوم) - book in/book into somewhere رسیدن به یک هتل و امضا کردن دفتر پذیرش آن - book sb in/book sb into sth رزرو کردن هتل یا کاری برای کسی، برنامه ریزی کردن، تدارک دیدن (مثال سوم)
book
صفت
(صف) کتبی و نه عملی
book knowledge
دانشی که با مطالعه به دست آمده (نه با تجربه و عمل)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: