معنی borrow به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(فعل) قرض کردن (مثال اول) – استفاده کردن از ایده یا گفته و غیره کسی (مثال دوم) - beg, borrow, or/and steal هر کار لازمی را برای هدفی انجام دادن - be living on borrowed time در وقت اضافه زندگی کردن (بعد از آن لحظه ای که فکر میکردید خواهید مرد به زندگی ادامه دادن – مثال سوم)
Could I borrow your bike until next week?
می توان دوچرخه شما را تا هفته بعد قرض بگیرم؟
Arabic has borrowed many words from Farsi.
زبان عربی لغات بسیاری از زبان فارسی را بکار گرفته است.
She feels that she's living on borrowed time after her last heart attack.
او احساس می کند که بعد از آخرین حمله قلبی خود، دارد در وقت اضافه زندگی میکند.