برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با rain
ترجمه و جمله با rain
(اسم) باران – rains همچنین به معنی حجم زیادی از باران است که مواقع خاصی از سال می بارد (مثال سوم) – حجم زیادی از چیزی مانند گلوله تفنگ ها که از بالا می آید (مثال آخر)
هوا به نظر می خواهد باران ببارد.
summer rains
باران های تابستان
The rains come in September.
سامانه های بارشی در ماه سپتامبر می آیند.
a rain of bullets
بارانی از گلوله ها
rain
فعل
rains; rained; raining
(فعل) بارانی بودن هوا، باران باریدن – پایین آمدن یا ریختن در مقدار زیاد (مثال دوم) - be rained out/off لغو شدن به دلیل باران (مثال سوم) - rain cats and dogs کنایه از: به شدت باریدن - rain on somebody’s parade خراب کردن شادی یا لذت کسی (مثال چهارم) - when it rains, it pours برای اینکه بگویید که وقتی یک بدشانسی یا یک اتفاق بد رخ می دهد اتفاقات بد دیگر هم رخ می دهد
تمام روز باران بارید.
Debris from the explosion rained down.
خرده های آن انفجار به پایین ریخت.
The match was rained out.
بازی به دلیل باران لغو شد. (be rained out در آمریکایی کاربرد دارد و off در بریتیش)
I hate to rain on your parade, but I think your A in chemistry was actually a clerical error.
نمی خواهم شادی شما را خراب کنم ولی به نظرم نمره A شما در شیمی در واقع یک اشتباه دفتری بود.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: