برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با mix + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با mix
(فعل) ترکیب کردن، حل کردن (سه مثال اول) – بور خوردن با مردم، حرف زدن با کسایی که نمی شناسید (مثال چهارم) - mix and match سر هم کردن یا ترکیب کردن چیزهای متفاوت
Oil and water don’t mix.
روغن و آب حل نمی شوند.
If you mix blue and yellow, you get green.
اگر رنگ آبی و زرد را ترکیب کنید، رنگ سبز به دست می آورید.
The book mixed together a lot of different facts in a confusing way.
این کتاب حقایق زیادی را به طریقی گیج کننده با هم ترکیب کرده است.
Charlie doesn’t mix well with the other children.
چارلی خیلی خوب با بقیه بچه ها بور نمی خورد.
She buys clothing that she can mix and match.
او لباس هایی می خرد که به تواند با هم بپوشد. (یعنی مثلا پیراهن را جوری انتخاب می کند تا بتواند با شلوارش بپوشد)
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) mix it up یا mix it دعوا کردن، جنگیدن (مثال اول) - mix up somebody/something یا mix somebody/something up الف: چیزی یا کسی را اشتباه گرفتن (مثال اول) ب: قاطی شدن یا قاطی کردن کسی یا چیزی با یک چیز یا در یک چیز دیگر یا قرار دادن چیزی در یک جای اشتباه یا بدون نظم (مثال سوم تا پنجم) ج: گیج کردن، سر در گم کردن (مثال آخر)
You don’t want to mix it with him.
تو دوست نداری که با او بجنگی.
I always mix them up.
من همیشه آن ها را با هم اشتباه می گیرم.
مدارکم من همگی قاطی شدند.
Don't mix me up in your affairs.
مرا در کارهای خود قاطی نکن.
If you mix up the photos in my family album, I’ll never forgive you!
اگر تو این عکس ها را در آلبوم خانوادگی من قرار دهی، هرگز تو را نمی بخشم!
They kept trying to mix me up.
آن ها مدام تلاش می کردند مرا سر در گم کنند.
mix
اسم
mixes
(اسم) ترکیب – میکس در موسیقی (مثال دوم) – مخلوط یک ماده غذایی که به صورت آماده می خردند (مثال آخر)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: