koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با cake

cake

اسم

US /ˈkeɪk/

cakes

(اسم) کیک (مثال اول) – هر چیزی که کوچک و صاف باشد و از تجمع مواد نرم تشکیل شده باشد (قالب اینچنینی – مثال دوم) – هر چیزی که شبیه به شکل ظاهری کیک پخته میشود یا سرو میشود – کاری که آسان است (مثال سوم) - a slice of the cake بخشی یا سهمی از چیزی

a chocolate cake

یک کیک شکلاتی

a cake of soap

یک قالب صابون

Taking photos should be a piece of cake with the new camera I’ve got.

عکاسی کردن با این دوربین جدیدی که گرفته ام باید خیلی آسان باشد.

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) have your cake and eat it too یا have your cake and eat it هر دو چیز را داشتن، هم خدا را داشتن و هم خرما را (مثال اول) - icing on the cake چیز خوبی که یک موقعیت خوب را بهتر میکند - take the cake برای توصیف چیزی که نسبت به بقیه خیلی عجیب تر یا احمقانه تر و غیره است (مثال دوم)

He can't be married to one woman and has a close relationship with another woman at the same time. That's having his cake and eating it.

او نمی تواند با یک زن ازدواج کند و همزمان با یک زن دیگر رابطه داشته باشد. این یعنی هم خدا را داشتن و هم خرما را.

All of the performances were bad, but hers took the cake.

همه اجرا ها بد بودند ولی اجرای او بدترین بود.

cake

فعل

cakes; caked; caking

(فعل) پوشاندن چیزی یا کسی با چیزی غلیظ که بعدا خشک شود

boots caked with mud

بوت های پوشیده شده از گل خشک شده

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها