برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با smile + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با smile
(فعل) لبخند زدن – چیزی را با بیان کردن (مثال چهارم) – چیزی را بیان کردن در حالی که لبخند بر صورت دارید - smile on/upon شانس یا موفقیت رو آوردن، چیزی که به کسی یا چیزی رو می کند (مثال آخر)
She was smiling broadly.
او داشت قشنگ می خندید. (smile broadly یعنی لبخندی که کاملا واضح باشد و بر صورت پهن شود)
He smiled when he saw her.
او وقتی آن دختر را دید لبخندی زد.
She smiled at them.
او به آن ها لبخند زد.
He smiled his thanks.
او با لبخند، تشکرش را بیان کرد.
Fortune smiled upon him.
شانس به او لبخند زد. (او شانس آورد)
smile
اسم
smiles
(اسم) لبخند - all smiles شاد و لبخند زنان (مثال دوم) - wipe that/the smile off someone's face نخندیدن یا خنده کسی را متوقف کردن
I like her smile.
من لبخند او را دوست دارم.
One moment she’s all smiles, the next moment she shouts at me.
یک لحظه شاد و لبخند زنان است ولی بعد از آن سر من داد می زند.
It's not funny. Wipe it off! Wipe it off! Nothing funny here, lady!
این قضیه خنده دار نیست. نخند! چیز خنده داری اینجا وجود ندارد، خانوم!
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: