
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
فقط تا 31 خرداد امکان خرید با 40% تخفیف وجود دارد
معنی و مثال با table - دیکشنری مفهومی کوبدار
ترجمه و تحلیل table
(اسم) میز – افرادی که دور یک میز هستند (مثال دوم) – جدول (مثال سوم) - lay/put (all/all of) your cards on the table رو راست بودن و صادق بودن با بقیه
to set the table
چیدن میز (قرار دادن بشقاب ها و لیوان ها روی میز)
The whole table had a very good time.
تمام افراد دور میز اوقات خوشی داشتند.
a table of results
جدولی از نتایج
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) on the table قابل بحث، در دسترس، میسر (مثال اول) - run the table الف: (در بازی هایی مانند بیلیارد) تمام توپ ها را بدون اشتباه به داخل سبد انداختن ب: تمام مسابقات باقی مانده را بردن - table of contents لیست موضوعات و عنوان یک کتاب - turn the tables بازی را بر گرداندن یا ورق را بر گرداندن به طوری که از فردی که قبل نسبت به شما برتری داشت جلو بزنید (مثال دوم) - under the table الف: برای توصیف زیر میزی گرفتن استفاده می شود (مثال سوم) ب: مست بودن (مثال آخر)
table
فعل
tables; tabled; tabling
(فعل) بحث درباره چیزی را به آینده موکول کردن
فقط تا 31 خرداد امکان خرید با 40% تخفیف وجود دارد
ارسال پستی کلیه آموزشهای برق، دوربین مداربسته، دربازکن تصویری و صوتی و نور مخفی به صورت یکجا با تخفیف ویژه. برای اطلاع از شرایط از طریق این لینک با ما ارتباط بگیرید.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: