برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با love
ترجمه و جمله با love
(فعل) دوست داشتن، علاقه داشتن - loved one کسایی که شما آن ها را خیلی دوست دارید (معمولا اعضای خانواده – عزیز، عزیزان – مثال آخر)
I love you, Sara.
من به تو علاقه دارم، سارا.
من همیشه پرندگان را دوست داشتم.
We all love to talk about ourselves.
ما همه دوست داریم تا درباره خودمان حرف بزنیم.
بچه های من به کارتون علاقه دارند.
Many people feel guilty after the death of a loved one.
بسیاری از مردم بعد از مرگ عزیزی احساس گناه می کنند.
love
اسم
motherly love
عشق مادرانه
He was her first love.
آن پسر اولین عشق او بود.
من به موسیقی به شدت علاقه داشتم.
I fell in love with her the minute I saw her.
من اولین باری که او را دیدم به او علاقه مند شدم.
آن، عشق در یک نگاه بود.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) for the love of God تو رو خدا - make love برقراری رابطه جنسی
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: